در علم روانشناسی به بیان عشق افراطی و بیش از حد نسبت به خود، خودشیفتگی یا نارسیسیسم میگویند. خودشیفتگی در واقع جزء اختلالهای شخصیتی در نظر گرفته می شود و به فردی اطلاق میشود که خود را نسبت به دیگران کاملا متفاوت و منحصر به فرد تصور میکند. افراد خودشیفته افرادی هستند که به مشکلات دیگران توجهی نمیکنند، به دنبال سلطه بر دیگران هستند، تحت هیچ شرایطی با هیچ فردی همدلی نمیکنند و خودشان را مهمتر و بالاتر از سایرین میدانند
این اختلال گاهی تا جایی پیش میرود که فرد از اطرافیان خود توقع احترام دارد و دچار خودبزرگپنداری کاذب در تصورات و اوهام میشود. این افراد علاقۀ بسیار وافری به قدرت و شهرت دارند و اگر این ویژگی به مرحلهای برسد که به عنوان اختلال و بیماری تلقی شود، برای رسیدن به قدرت و شهرت ممکن است دست به هر کاری بزنند.
تحقیقات و آمارها دربارۀ همهگیرشناسی شخصیت خودشیفته اعلام کردهاند که این اختلال شخصیتی حدود 2 تا 16 درصد از جمعیت بالینی و کمتر از یک درصد از جمعیت عمومی را تشکیل میدهد و بیشتر افراد مبتلا به این مشکل را مردان تشکیل میدهند. در ادامه شما را با خصایص بالینی و ویژگیهای افراد خودشیفته آشنا خواهیمکرد و دربارۀ علت بروز این اختلال و دلایل شکلگیری آن بیشتر توضیح خواهیمداد.
میخوای لباس زیر رنگا رنگ داشته باشی!برای خرید لباس زیر روی لینک کلیک کن!
اختلال شخصیت خودشیفته و مزایا و معایب آن
بیشتر افراد از برقراری ارتباط و رابطۀ مداوم با افراد خودشیفته اکراه دارند و سعی میکنند از این افراد دوری کنند چرا که خصوصیت آزاردهندهای است. دوستی با فردی که به احساسات ما احترام نگذارد و برای آن اهمیتی قائل نباشد دردناک است. با این وجود خود افراد مبتلا به این اختلال، با این خصیصه مشکلی ندارند. البته برخی از روانپزشکان اعتقاد دارند که خودشیفتگی تنها یک خصوصیت اخلاقی است و اگر به مرحلۀ اختلال نرسد نمیتوان آن را به عنوان یک بیماری در نظر گرفت.
البته همیشه نمیتوان این خصوصیت را یک خصوصیت منفی تلقی کرد. اگر این خصلت در سطح قابل قبول و کنترل شدهباشد باعث میشود که فرد خودشیفته نسبت به سایرین جسارت و انگیزۀ بیشتری داشتهباشد و برای رسیدن به رویاها و اهدافش تلاش کند. در واقع خوب است که ما احساس خودارزشمندی داشتهباشیم و برای خودمان ارزش قائل باشیم. روابط نامناسب، تفریحات نامناسب، قناعت به حداقلها و بسیاری موارد دیگر به این دلیل رخ میدهند که ما برای خودمان ارزش قائل نیستیم.
اگر این خودارزشمندی به خودشیفتگی افراطی تبدیل نشود مزایای زیادی میتواند داشته باشد. این افراد اعتماد به نفس بالایی دارند و اعتماد به نفس بالای آنها باعث میشود به راحتی دست به اقدامات مختلفی بزنند و از نتیجۀ نهایی هراس نداشتهباشند.
صرفنظر از برخی مزایای این ویژگی شخصیتی، معایب زیادی برای این خصوصیت اخلاقی میتوان نام برد. حداقل از دید سایرین، افراد خودشیفته متهم هستند به اینکه بسیار متکبرند و به همه حسادت میوزرند. چون این افراد برای احساسات دیگران ارزش قائل نیستند و تمایلی ندارند که آنها را درک کنند. آنها فقط به خودشان فکر میکنند و در کارهایشان فقط به نظرات خودشان توجه میکنند و طبق همان پیش میروند.
البته لازم به ذکر است که در جامعۀ ما، احساس خودارزشمندی گاهی با خودشیفتگی اشتباه گرفته میشود. ارزشمندی یا عزت نفس به این اشاره دارد که آیا فرد برای خودش ارزش قائل است؟ عزت نفس پایین باعث میشود که فرد مدام انتظار بدترینها را داشتهباشد و تواناییها و قابلیتهای مختلف خود ناچیز به حساب بیاورد و مدام روی شکستها و نقاط ضعف خود تمرکز کند. پس دقت داشتهباشید که این ویژگی با خودشیفتگی اشتباه گرفتهنشود
در اینجا به برخی از خصایص بالینی و ویژگیهای شخصیتی این افراد اشاره میکنیم تا در تشخیص شخصیت افراد خودشیفته دچار اشتباه نشوید.
این افراد دیگران را کمتر از خود میدانند و در صحبتهایشان نیز به دیگران این حس را تحمیل میکنند که از دیگران برتر هستند. آنها معتقدند که خودشان و تمام ویژگیهایشان و هرچه متعلق به آنهاست استثنایی است. مثلا نام، محل تولد و حتی شهر آنها و به طور کلی هرچه متعلق به آنهاست بهترین است.
آنها همیشه معتقدند که حق با خودشان است و این دیگران هستند که باید حرف و نظر آنها را بپذیرند. در واقع به دنبال سلطه بر دیگران هستند. این افراد انتقادپذیر نیستند و ترجیح میدهند دیگران به آنها دروغ بگویند و یا چاپلوسی آنها را بکنند تا اینکه واقعیت را بشنوند. همیشه از اینکه معمولی باشند و معمولی باقی بمانند میترسند. به همین دلیل تلاش میکنند به همه چیز برسند. به دنبال بهترینها هستند و از چیزهای ناقص خوششان نمیآید. خصوصیات ذکر شده و بسیاری خصایص بالینی دیگر میتواند نشانۀ خودشیفتگی افراد باشد.
برای خرید مانتو تابستانه ارزان باقیمت باور نکردنی به فروشگاه اینترنتی اینفینیتی سر بزن!
دلایل به وجود آمدن شخصیت خودشیفته
این اختلال شخصیت دلایل بسیار زیادی میتواند داشتهباشد و دلیل اصلی آن تاکنون ناشناخته است. ممکن است این خصوصیت تحت تاثیر محیط ایجاد شده باشد و یا یک خصیصۀ ژنتیکی باشد.
دلایل محیطی خودشیفتگی
در این زمینه دو نظریه به رسمیت شناخته شدهاست. نظریۀ اول متعلق به فردی به نام اوتو کرنبرگ (Otto Kernberg) است. او معتقد است افرادی که در کودکی والدینی داشتهاند که مدام آنها را سرزنش کردهاند، برای مقابله با این آسیب روحی و کمبود محبت اقدام به خلق شخصیتی بزرگ و اغراقشده از خودشان در تصوراتشان میکنند.
نظریۀ دوم متعلق به فردی به نام هاینس کوهوت (Heinz Kohut) است. او میگوید محیط به تنهایی علت اصلی خودشیفتگی است و افراد خودشیفته رشد عادی روانی نداشتهاند. همچنین او معتقد است این افراد در ظاهر خود را برتر از دیگران نشان میدهند ولی در حقیقت عزت نفس بسیار پایینی دارند. عزت نفس ناسالم زمانی رخ میدهد که پدر و مادر قابلیتهای کودک را تایید نمیکنند و از او به عنوان ابزاری برای پرورش عزت نفس خودشان استفاده میکنند.
به نظر میرسد برطرف نشدن نیازهای عاطفی کودک در دوران کودکی یکی از علل اصلی این مشکل باشد. حال ممکن است کودک والدین سرزنشگر داشته یا والدین او سهلانگار بودهاند و کودک مجبور بوده از خودش مراقبت کند.
دلایل ژنتیکی خودشیفتگی
برخی از روانشناسان معتقدند که این اختلال ممکن است دلایل ژنتیکی داشته باشد. البته دلایل کافی برای این ادعا وجود ندارد و چیزی که واضح است تاثیر محیط در بروز این بیماری بیشتر است.
میدونستی تتو رو سلامت روان تاثیر داره!
پیشینه و جایگاه خودشیفتگی در روانشناسی
علم روانشناسی معتقد است که اکثر انسانها مقداری خودشیفتگی دارند اما در همۀ افراد این خصیصه به صورت اختلال و بیماری نیست. زمانی که خودشیفتگی بیش از حد باشد به آن اختلال شخصیتی خودشیفتگی میگویند. روانشناسان دربارۀ چندین عامل زیر که منجر به بروز خودشیفتگی میشود توافق دارند.
کودکانی که بیش از حد نازپرورده هستند و به دلایلی مورد توجه بیش از حد والدین خود هستند. مثلا استعدادی خاص یا زیبایی ظاهری دارند یا ممکن است تک فرزند باشند. گاهی والدین به دلیل عزت نفس پایین خود به کودک توجه بیش از حد نشان میدهند. تحقیقات ثابت کرده که فرزندان اول یا افرادی که تک فرزند هستند بیشتر خصایص بالینی افراد خودشیفته را بروز میدهند
انتظارات بیش از حد از کودک نیز میتواند منجر به اختلال خودشیفتگی شود. کودک حق دارد که کودکی کند اما به موازات رشد و نمو باید مسئولیتهای مناسب سنش به او واگذار شود. واگذاری وظایف بزرگسالان به کودکان خردسال و یا انتظارات غیرمعقول دیگر از کودکان میتواند در آینده برای آنها مشکلساز شود.
انتقاد و سرزنش بیش از حد نیز جزء عواملی است که روانشناسان در علتشناسی خودشیفتگی از آن نام میبرند. برخی آسیبهای شدید روانی و یا سوءاستفادههای مختلف از کودک نیز میتواند در آینده منجر به بروز این اختلال شود. روانشناسان معتقدند اختلال شخصیتی خودشیفتگی در فرزندان والدین سرد و بیاحساس که کمتر پیش میآید موفقیتهای فرزند خود را تحسین و ستایش کنند فراوانتر است.
میخوای بدونی علت ترس و فوبیا چی هست !دنبال راه درمان میگردی!
خودپرستی و خودپسندی
خودپرستی (Egotism) یک اختلال روانشناسی است. فرد خودپرست، خود و خواستههای خود را بر دیگران ترجیح میدهد. خودپرستی و خودشیفتگی با هم ارتباط نزدیکی دارند. در هر دو حالت، فرد نسبت به خود عشق افراطی دارد و در قابلیتها و تواناییهای فردی خود اغراق میکند. هر دو دچار یک خود برتربینی خیالی هستند. وقتی خصوصیات خودپرستانه در فرد زیاد شود، او به خواستههای جمعی اهمیتی نداده و از دیگران سوءاستفاده میکند.
خودپسندی یعنی انسان به دلیل اعمال، کمال، مال و ثروت، زیبایی ظاهری، منصب و مقام و … خود را بزرگ بشمارد. انسان خودپسند تصور میکند خصوصیات و قابلیتهای مهمی دارد در حالیکه ممکن است این موضوع، توهمی بیش نباشد. در واقع ممکن است خودپسندی با خودشیفتگی در برخی مواقع متفاوت باشد. افراد خودپسند ممکن است خودشیفته نیز باشند و این اختلال روانی در اثر مواردی که پیشتر ذکر کردیم در آنها به وجود آمدهباشد. ولی گاهی نیز ممکن است فرد پس از رسیدن به جایگاه و مقام و یا پول و ثروت دچار این حالت شود که در این حالت خودپسندی با اختلال خودشیفتگی متفاوت است.
در ادیان الهی از خودپرستی و خودپسندی به عنوان خصوصیات شیطانی نام بردهشده و به شدت از آنها انتقاد شدهاست.
میخوای شومیز تابستونه و خوش رنگ برای دورهمیهای تابستونت داشته باشی!برای خرید شومیز ارزان به فروشگاه پوشاک اینفینیتی سر بزن!
کلام آخر
در این مبحث دربارۀ افراد خودشیفته، علتشناسی اختلال خودشیفتگی، خصایص بالینی این افراد و تشخیص شخصیت خودشیفته صحبت کردیم. یادتان باشد این اختلال در حالت افراطی تبدیل به یک بیماری روانی میشود که باید توسط پزشک درمان شود. البته چون این افراد تصور نمیکنند ایراد از خودشان است، درمان آنها مشکل میشود.
علاوه بر این ممکن است این اختلال در حالت افراطی، عوارض و بیماریهای دیگری نیز در فرد مبتلا به وجود بیاورد. برای مثال افسردگی و اضطراب، تفکرات خودکشی، استفاده از مواد مخدر و یا الکل از جمله عوارض این بیماری هستند.
درمان این اختلال شامل گفتگودرمانی و یا رواندرمانی میباشد. البته در شرایط حاد ممکن است پزشک از دارو نیز استفاده کند. گفتگودرمانی به این افراد کمک میکند نقاط قوت و ضعف خودشان را بشناسند و تبدیل به فردی انتقادپذیر شوند.
برای خرید شلوار مناسب فصل گرم کلیک کن!
دیدگاه ها 1 دیدگاه