یکی از جالب‌ترین نکاتی که با مطالعه زندگی خرچنگ‌ها متوجه می‌شوید، زمانی اتفاق می‌افتد که تعدادی از آنها درون ظرفی مثل سطل قرار داده شوند. با قرار گرفتن خرچنگ‌ها در این محیط با اینکه می‌توانند به کمک یکدیگر به راحتی از سطل بیرون بیایند، نه تنها این کار را انجام نمی‌دهند بلکه جلوی خرچنگ‌هایی که در تلاش برای بیرون آمدن هستند را هم می‌گیرند. این چرخه تا جایی ادامه پیدا می‌کند که تمامی خرچنگ‌ها درون ظرف و در کنار یکدیگر از بین می‌‌روند. این در حالی است که اگر تنها یک خرچنگ در سبد قرار داشته باشد، به راحتی میتواند خود را از دیواره‌های آن بالا کشیده و بیرون برود.
اما این مسئله چگونه به حوزه روانشناسی راه پیدا کرده است؟ ذهنیت خرچنگی که در انگلیسی به (رفتار خرچنگ در جعبه) هم گفته می‌شود، نشان از طرز تفکر افرادی دارد که تلاش می‌کنند جلوی موفقیت افراد دیگر را بگیرند. حتما این افراد را در بین دوستان و آشنایان یا در محیط کار خود دیده‌اید. ذهنیت خرچنگی بیشتر در محیط کار نمود پیدا می‌کند. به طوری که وقتی یکی از کارکنان یک مجموعه به موفقیتی دست پیدا می‌کند، کارکنان دارای ذهنیت خرچنگی تمام تلاش خود را به کار می‌گیرند تا با کاهش اعتماد به نفس و تضعیف روحیه شخص مزبور، جایگاه خود را در مجموعه ارتقا بخشند.
متاسفانه این نوع طرز تفکر میتواند تا جایی ادامه یابد که از موفقیت و پیشرفت یک کسب و کار یا مجموعه جلوگیری کند. در ادامه این مقاله قصد داریم به بررسی ذهنیت خرچنگی، تفاوت آن با تفکر دلفینی و جایگاه این دو نوع تفکر در روانشناسی بپردازیم. با ما همراه باشید.
با خرید لباس راحتی بافت از فروشگاه پوشاک اینفینیتی استایل پاییز و زمستونتو باما بساز !
مدیریت خرچنگی
دلیل به وجود آمدن سندروم ذهنیت خرچنگی، این تفکر مسموم است که چون من قادر نیستم چیزی را به دست بیاورم، دیگران هم نباید به آن دست پیدا کنند. اما مدیریت خرچنگی چیست و چه زمانی اتفاق می‌افتد؟ فرض کنید اغلب کارکنانی که در یک محیط کاری مشغول هستند، دارای ذهنیت خرچنگی باشند. همانطور که میدانید تمام اجزای تشکیل دهنده یک مجموعه باید برای رسیدن به هدفی واحد تلاش کرده و با یکدیگر همکاری داشته باشند. اما زمانی که کارکنان یک مجموعه با حسادت‌ها و دشمنی‌های خود، در روند کاری همکاران خود اخلال ایجاد کنند، امکان دست یافتن به این هدف وجود نخواهد‌داشت.
اما بدترین حالت زمانی اتفاق می‌افتد که مدیران این مجموعه عمدا یا سهوا با ذهنیت خرچنگی حاکم بر محیط کاری کنار آمده و آن را بپذیرند. در این شرایط مدیریت خرچنگی ایجاد شده است که میتواند رفتار خرچنگی کارکنان را تقویت کرده و زیان‌های جبران‌ناپذیری به مجموعه مزبور وارد کند. چون در نتیجه حاکم شدن این نوع طرز تفکر، هیچ یک از کارکنان در مسیر شغلی خود موفقیتی به دست نمی‌آورد و کلیه زحمات و تلاش‌های آنها بی اثر خواهد ماند. به همین دلیل مدیران در سیستم‌های مدیریتی پیشرفته همواره در تلاش برای از بین بردن ذهنیت خرچنگی و حاکم کردن روحیه همدلی، همکاری و کار گروهی هستند تا بتوانند بهتر به اهداف خود دست پیدا کنند.
برای خرید شلوار بافت مناسب فصل پاییز و زمستان به فروشگاه پوشاک اینفینیتی سر بزن !
شخصیت های خرچنگی و ویژگی های آنها
اشخاص دارای ذهنیت خرچنگی اغلب این ویژگیها را دارند:
– ترجیح دادن منافع فردی به منافع جمعی: این افراد به دلیل ترجیح دادن منافع شخصی به منافع جمعی و گروهی، نمی‌توانند گزینه‌های مناسبی برای محیط‌های کاری پویا باشند. چون به محض به خطر افتادن موقعیت و جایگاهشان در مجموعه، رفتار خود را تغییر می‌دهند.
– غرور و عصبانیت: افراد دارای ذهنیت خرچنگی به شدت مغرور و از خود راضی بوده و همواره چهره‌ای عصبانی و خشمگین دارند. آنها تمام تلاش و توان خود را برای به اثبات رساندن خود به کار می‌برند. غرور بیش از اندازه‌ای که در اشخاص دارای ذهنیت خرچنگی وجود دارد، باعث می‌شود خود را برتر از دیگران دیده و دیگران را لایق پیشرفت و ترقی ندانند. به همین دلیل با آنها مانند زیردستان خود رفتار کرده و همواره تلاش می‌کنند تا جلوی موفق شدن آنها را بگیرند. افراد دارای ذهنیت خرچنگی همواره داشته‌ها و دستاوردهای خود را بزرگ می‌شمارند و از دیگران توقع تحسین شدن دارند. در حالی که داشته‌ها و پیشرفت‌های دیگران را بی‌اهمیت و ناچیز می‌شمارند. در برخی از آنها حتی می‌توانید نشانه هایی از نژاد‌پرستی را ببینید.
– حسادت: افراد دارای تفکر خرچنگی با دیدن پیشرفت‌ها و ترقی دیگران به شدن عصبانی شده و احساس ناامنی و وحشت می‌کنند. در نتیجه ترجیح می‌دهند با تحقیر کردن و ناچیز شمردن دستاوردهای آنها، احساس بهتری به خود بدهند. بسیاری از کامنت‌های منفی و نفرت آمیز که در شبکه‌های اجتماعی می‌بینید، از همین افراد است. این افراد معمولا به دوستان و همکاران خود به چشم رقیب نگاه می‌کنند و پشت سر دیگران حرف می‌زنند.
با خرید جوراب بافت رنگی از فروشگاه پوشاک اینفینیتی استایل پاییز و زمستون و پاییزتو بساز !
جایگاه ذهنیت خرچنگی در روانشناسی
همانطور که گفتیم پایه و اساس ذهنیت خرچنگی این طرز تفکر است که اگر من نمی‌توانم چیزی را داشته‌باشم، هیچکس نباید آن را به دست بیاورد. این افراد تصور می‌کنند موفقیت و خوشبختی دیگران، مانع پیشرفت، ترقی و شادمانی آنهاست. اما شاید بپرسید ذهنیت خرچنگی چه جایگاهی در علم روانشناسی دارد؟ طرز تفکر خرچنگی که متاسفانه این روزها به وفور در ادارات، شرکت‌ها، سازمان‌ها و دیگر محیط‌های کاری دیده می‌شود، عموما در جمع و گروه نمود پیدا می‌کند. این نوع تفکر باعث می‌شود جامعه رکود پیدا کرده و نتواند به خوبی پیشرفت کند. روانشناسان دلیل بروز این رفتار را حقارت، حسادت، دشمنی یا توطئه می‌دانند.
افزایش ذهنیت خرچنگی در افراد یک کشور، ارتباط مستقیمی با توسعه نیافتگی اخلاقی و مدنی آن جامعه دارد. افراد دارای تفکر خرچنگی از دوران کودکی با خشم و حسادت نسبت به همسالان خود تربیت شده‌اند و نمی‌توانند با مفاهیمی مانند اتحاد، همبستگی، مسئولیت‌پذیری و انسانیت ارتباط برقرار کنند. نکته قابل توجه در مورد افراد دارای ذهنیت خرچنگی این است که آنها معمولا حق به جانب و از خود راضی بوده و نمی‌توانند قبول کنند که دارای این ذهنیت و طرز تفکر هستند. غرور بیش از حد این افراد، باعث می‌شود هیچ نقص و ایرادی را در خود نبینند. با این حال روانشناسان می‌توانند با تشخیص اولین نشانه‌های ذهنیت خرچنگی در افراد، به آنها برای رهایی از این نوع طرز تفکر کمک کنند.
برای خرید شومیز بافت متناسب با فصل پاییز و زمستان روی لینک کلیک کن !
تفاوت بین تفکر دلفینی و خرچنگی
تا این قسمت از مقاله به طور کامل با ذهنیت خرچنگی آشنا شدید. در این بخش قصد داریم شما را با نوعی دیگر از ذهنیت که در روانشناسی تحت عنوان تفکر دلفینی شناخته می‌شود آشنا کرده و سپس تفاوت بین این دو نوع تفکر را بررسی کنیم. دلفین‌ها که همواره به عنوان باهوش‌ترین و اجتماعی‌ترین موجودات شناخته می‌شوند، در نقطه مقابل خرچنگ‌ها قرار دارند.
دلفین‌ها موجوداتی فوق العاده اجتماعی هستند که در مقایسه با دیگر حیوانات، بهترین تیم‌ها را تشکیل می‌دهند. آنها برای برنده شدن با یکدیگر همکاری می‌کنند و نیازی نمی‌بینند یکدیگر را از بین ببرند تا برنده شوند. دلفین‌ها روش برنده-برنده را برای ارتباطات خود انتخاب کرده‌اند. آنها با همکاری یکدیگر همه چیز به دست می‌آورند و همه چیز را با هم شریک می‌شوند. تمام دلفین‌ها برای دست پیدا کردن به یک هدف جمعی مشترک، با هم شریک می‌شوند. زمانی که یک دلفین زخمی می‌شود، دلفین‌های دیگر تا رسیدن به گروه او را همراهی می‌کنند.
همانطور که می‌بینید تفکر دلفینی کاملا برعکس ذهنیت خرچنگی است و به ما می‌آموزد که با کار کردن به صورت یک تیم، می‌توانیم بهتر، با کیفیت‌تر و موفق‌تر عمل کرده و به اهداف خود دست پیدا کنیم. گاهی اوقات موفقیت فردی در گروی موفقیت گروه است و هر چه گروه بهتر پیشرفت کند، اعضای گروه هم موفقیت بیشتری به دست می‌آورند. در دنیای ذهنی یک خرچنگ، خرچنگ‌های دیگر یا باید بمیرند یا ببازند. در حالی که دلفین‌ها همه برنده هستند و همه چیز به اندازه کافی برای تمام دلفین‌ها و دیگر موجودات است.
برای رفع مشکل در ارتباطات اجتماعی روی لینک کلیک کرده و به مقاله مراجعه کنید !
کاربرد تفکر دلفینی و خرچنگی
هر یک از ما انسان‌ها به روشی کاملا متفاوت با دیگران ارتباط برقرار میکنیم. تفکر دلفینی مطالب زیر را به ما می‌آموزد:
– افزایش انعطاف پذیری و داشتن روحیه همکاری: در محیط‌های اداری، کاری، تحصیلی و حتی در گروه‌های خانوادگی و دوستان روحیه انعطاف‌پذیر و همکاری داشته باشیم. برای بالا رفتن از پله‌های ترقی و پیشرفت، می‌توانیم دست در دست یکدیگر قرار دهیم و هیچ نیازی نیست پا روی دوش دیگران بگذاریم. چون موفقیت دیگران به معنای شکست خوردن ما نیست. همه ما در کنار یکدیگر رشد میکنیم.
با آموزش مستقیم سطح علمی کودک دبستانیتو افزایش بده.
– دگراندیشی و همزاد پنداری: به جای اینکه تنها به خودمان فکر کنیم، به فکر دیگران هم باشیم و در مواقع سخت و بحرانی، درک و دلسوزی بیشتری از خود نشان دهیم.
– همدردی: درک شرایط دیگر انسان‌ها به ما کمک می‌کند با خوشحالی آنها شاد شده و از غم آنها ناراحت شویم.
دیدگاهی وجود ندارد.