همه ما در موقعیتهای مختلف زندگی، تجربیات متفاوتی از احساس و رفتار داشتهایم. شادی و خوشحالی در اثر یک اتفاق خوب، میتواند باعث شود که به اصطلاح از خود بی خود شویم و بگوییم که دارای احساسی به نام «هیجان» هستیم. این احساس که در روانشناسی با نام Emotion شناخته میشود، احساس خاص، جذاب و در عین حال خطرناک است که میتواند باعث ایجاد رفتارهای نامناسب شود. برای آشنایی با این رفتار، نحوه کنترل و تفاوت هیجان با احساس در ادامه این مقاله همراه ما باشید.
اگه میخوای بدونی که چطوری باید رفتار خودتو تو موقعیتهای مختلف کنترل کنی روی لینک کنترل و مدیریت رفتار خود کلیک کن !
هیجان و معنی رایج آن
هیجان یک نوع رفتار خاص است که از نظر روانشناسی نمیتوان به طور دقیق یک تعریف کلی برای آن در نظر گرفت. چرا که به هر حال معنی این رفتار در هر فرد با فرد دیگری متفاوت بوده و ممکن است پاسخهای رفتاری افراد و احساساتی که دارند، با هم متمایز باشد. به طور کلی، هیجان (Emotion) به یک وضعیت روانی اطلاق میشود که فرد در یک موقعیت خاص، رفتار، افکار و احساسات متفاوتی را از خود نشان میدهد. این احساسات میتوانند خوشایند و یا غیرخوشایند باشند.
میخوای کمدتو پراز لباس زیرای ناز و خوش دوخت کنی برای خرید لباس زیر ناز و خوش دوخت به فروشگاه پپوشاک اینفینیتی سر بزن !
مولفه های مختلف این احساس
هیجانی که در طول روز و یا در موقعیتهای خاص تجربه میکنید، ممکن است شامل سه وجه متفاوت باشد. در ادامه به مولفههای مختلف این احساس اشاره میکنیم و به طور کامل آنها را شرح میدهیم:
مولفه شناختی
مولفه شناختی، میتواند افکار، باورها، انتظاراتی را مشخص کند که باعث ایجاد رفتارهای هیجانی میشوند. در واقع این مولفه مشخص میکند که شما در حین تجربه چنین احساسی دوست دارید جیغ بکشید و بالا و پایین بپرید و یا آرام در یک گوشه بنشینید؟
مولفه فیزیولوژیک
مولفه فیزیولوژیک تغییرات جسمی بدن را در حین تجربه چنین احساسی را بیان میکند. تغییراتی مانند افزایش ضربان قلب، افزایش تعداد تنفس، تعریق بدن و یا احساس سردرد و خوشحالی از جمله تغییرات جسمی پس از تجربه چنین احساساتی هستند.
مولفه رفتاری
مولفه رفتاری، به رفتارهایی اشاره می کند که پس از بروز هیجانات مختلف به وجود می آید. حالت چهره و حرکات مختلف بدن، تغییر لحن و صدا، تغییر حرکات دست ها و … از جمله مولفه های رفتاری هستند که با احساسات مختلف دیگر تغییر می کنند.
دنبال جوارابهای رنگارنگ میگشتی ! برای خرید جوراب در انواع رنگها و کیفیت مناسب روی لینک کلیک کن !
هیجان و انواع آن
هیجان به احساس خاص و همراه با خوشحالی گفته میشود که معمولا به دو دسته هیجان اولیه و ثانویه تقسیم بندی خواهد شد. به طور کلی این احساس براساس شرایطی که در شما ایجاد میکند و نوعی که دارد، میتواند همراه با احساسات مختلف دیگر نیز باشد. از این رو شناخت انواع هیجان به شما کمک میکند تا راحت تر با این احساس کنار بیایید.
- هیجان اولیه
هیجان اولیه یک نوع احساس است که به صورت آنی و بدون یادگیری قبلی تجربه میشود. در واقع بهتر است بگوییم این نوع هیجان، اولیه و فطری است و برای همه افراد نیز یکسان است. از این رو نیازی به یادگیری و آموزش ندارد. به طور مثال، همه ما ممکن است پس از موفقیت در کنکور سراسری، خوشحال شویم و یا اینکه در اثر از دست دادن یک عزیز، ناراحت و غمگین به نظر برسیم.
- هیجان ثانویه
هیجان ثانویه، یکی از انواع رفتارهایی است که در اثر هیجان اولیه به وجود میآید. در واقع این نوع احساسات به دلیل ترس، خشم، اضطراب و نفرت ناشی از یک شرایط خاص به وجود میآیند و فطری نیستند. معمولا این نوع احساس اکتسابی بوده و در اثر یادگیری و یا آموزش رخ میدهد. به طور مثال، فردی که در اثر نفرت و اضطراب از دست دادن، احساس حسادت میکند با این نوع هیجان ثانویه مواجه شده است و علامت آن نیز حسادت است.
میخوای پیراهن ساحلیهای دلبر داشته باشی! برای خرید پیراهن ساحلی دلبر و جذاب روی لینک کلیک کن!
هیجان در روانشناسی و جایگاه آن در روانشناسی
نظریههای مختلفی در حوزه روانشناسی برای تعریف هیجان وجود دارند که نشان میدهند که این احساس جایگاه مهمی را در روانشناسی ایفا میکند. به طور کلی، هیجان در روانشناسی به احساسی گفته میشود که در اثر یک موقعیت خاص خوشحال کننده و یا ناراحت کننده به وجود میآید. معمولا افرادی که این احساسات را تجربه میکنند، واکنشهای رفتاری، فیزیولوژی و شناختی را از خود نشان میدهند که البته این واکنشها ممکن است در هر فرد با فرد دیگر متفاوت باشد.
تفاوت احساس و هیجان
طبق تعریف هیجان، این احساس شامل واکنشهای فوری و پیچیدهای است که در موقعیتهای بیرونی مختلف و یا محرکهای متفاوت رخ میدهد. برای بروز چنین واکنشهایی، یک سری مواد شیمیایی در مغز شکل میگیرند و می توانند با واکنشهای فیزیولوژیک دیگر مانند افزایش ضربان قلب و رنگ پریدگی نیز همراه باشند.
اگرچه شاید بتوانیم هیجان را نوعی احساس بدانیم؛ اما به طور کلی، احساسات درک فیزیکی و روانی ما از شرایط خاصی هستند و از هیجان درونی ما نشات میگیرند. از این رو احساسات کاملا متفاوت از هیجانات ما هستند، ولی از آنها نشات میگیرند. بدون اینکه ترس، اضطراب و نفرت داشته باشید، نمی توانید احساسات را نیز تجربه کنید.
بنابراین، بیشتر از اینکه این دو تعریف در روانشناسی با هم متفاوت باشند، به یکدیگر مرتبط هستند. چرا که در ابتدا شما هیجان را و فاکتورهای مختلفی دیگری را همراه با آن مانند ترس، اضطراب، نفرت و … تجربه میکنید. سپس میتوانید احساسات مربوط به آن را نیز تجربه نمایید.
دنبال شال خوشگل و خوش دوخت میگشتی ! برای خرید شال خوش دوخت و جذاب به فروشگاه پوشاک اینفینیتی سر بزنید !
آیا این رفتار نیاز به کنترل دارد؟
تا به اینجای مقاله در مورد رفتار هیجانی و جزئیات آن صحبت کردیم. اما موضوعی که میخواهیم در مورد آن حرف بزنیم، کنترل احساسات ناشی از این واکنشها است. آیا اصلا رفتار همراه با هیجان نیاز به کنترل دارد؟ به طور کلی، اگر رفتارهای منفی را تجربه نکنید، نیازی به نگرانی نیست و میتوانید آنها را کنترل نکنید. ولی اگر رفتارهای شما منفی باشند حتما نیاز به کنترل دقیق دارند.
احساسات منفی شما مانند اضطراب، افسردگی، خشم، حسادت، احساس گناه و ترس میتوانند نشان دهنده منفی بودن واکنشهای شما باشند. این احساسات میتوانند کمی نگران کننده و غیرقابل کنترل باشند. از طرفی ممکن است آنها به زندگی و سلامت جسمی شما آسیب بدی وارد کنند.
بنابراین، اینکه در برخی از موقعیت احساس عصبانیت، غم و ترس به ما دست میدهد، کاملا طبیعی است. ولی اگر نتوانیم این احساسات را کنترل کنیم و اجازه دهیم تا این احساسات بیشتر از حد معمول ادامه پیدا کنند، ممکن است مشکلات زیادی در روح، جسم و همچنین اجتماع برای ما به وجود بیایند.
میخوای راجع به خشونت خانگی و همسر آزاری اطلاعات داشته باشی ! برای کسب اطلاعات بیشتر روی لینک کلیک کن !
نحوه کنترل رفتارهای همراه با احساس منفی
اگر با رفتارهای منفی و غیرقابل کنترل مواجه شدهاید، باید با روشهای خاصی آنها را کنترل کنید. در غیر این صورت ممکن است در اجتماع و برای ارتباط با دیگران، با مشکلات متفاوتی مواجه شوید و حتی زندگی عادی شما مختل شود. با ما همراه باشید تا بیشتر در مورد نحوه کنترل رفتارهای همراه با احساس منفی صحبت کنیم.
- شناسایی احساسات
شما باید احساسات منفی خودتان را بشناسید. در این صورت متوجه میشوید که این احساسات چگونه میتوانند باعث عدم کنترل احساسات شما و رفتارهای غلطتان شوند. شناسایی محرکهای مختلف برای کنترل احساسات منفی ضروری است. چرا که با شناسایی این محرکها تلاش میکنید که دیگر در معرض آنها قرار نگیرید.
- توجه به تبعات رفتارهای منفی و هیجانی
عواقب رفتارهای خودتان را در نظر بگیرید. مثلا اگر در اثر عصبانیت و هیجان مجبور به داد کشیدن هستید، تبعات این کار را در نظر بگیرید. اگر احساسات منفی و تبعات آن را بشناسید، میتوانید به دنبال روشی باشید تا آنها را درمان کنید. در این صورت کنترل رفتارهای نامناسب و غیر منطقی برای شما آسانتر خواهد بود.
- به رسمیت شناختن احساسات
قرار نیست شما رفتارهای منفی خودتان را سرکوب کنید. آنها ناشی از موقعیتهای خاصی هستند که در آنها قرار گرفتهاید. بنابراین، سعی کنید که احساسات خودتان را به جای سرکوب کردن کنترل کنید. مثلا احساس خشم، ترس و اضطراب آن ها را به رسمیت بشناسید و اجازه دهید تا آن ها سرکوب شوند.
- استفاده از روشهای جایگزین
هر رفتاری میتواند یک رفتار بهتر برای جایگزین کردن داشته باشد. مثلا اگر دوست دارید بر سر دیگران فریاد بکشید، بهتر است که از روشهای جایگزین استفاده کنید. مثلا گریه کنید و یا نفس عمیق بکشید. در این صورت هر زمانی که احساس کردید رفتارهای شما خطرناک شدهاند، میتوانید از این تکنیکها برای کنترل احساسات خودتان استفاده کنید.
- نوشتن احساسات
نوشتن بهترین راه برای فرار کردن از رفتارهای نامناسب است. احساساتی که تجربه کردهاید و عواملی که باعث بروز چنین احساساتی شدهاند را کشف کنید. آنها را روی یک برگه کاغذ بنویسید و اجازه دهید تا بار روانی حاصل از آن کاهش پیدا کند. در این صورت رفتارهای منفی شما کاهش پیدا میکنند.
- اجازه دادن برای بروز احساسات
احساساتی که قرار است آنها را بروز دهید، ممکن است مثبت باشند یا حداقل منفی نباشند. مثلا اگر یک امتحان خودتان را بد دادهاید، نیازی به نگرانی نیست. میتوانید کمی ناراحت باشید و حتی با خودتان کلنجار بروید. اجازه دهید تا احساسات شما به صورت طبیعی بروز پیدا کنند.
درباره ی مزایا و معایب آموزش مستقیم و غیر مستقیم بیشتر بدانید !
دیدگاهی وجود ندارد.